کاست چهارم

ساخت وبلاگ

همیشه وقتی به خودم نگاه میکنم میفهمم خودمم برای خودم یه موقع‌هایی اونی که باید نبودم چه برسه به بقیه. بدتر اینکه وقتی یه نفر هرروز تو ذهنت کوچیکتر و کوچیکتر و کوچیکتر میشه دیگه واقعا دلیلی نمیمونه برای اینکه بخوای احیاش کنی... این آدم واقعا مریضه :) دیگه دارم مطمئن میشم... چرا من باید عمرم رو پای همچین کسی حروم کنم... چرا... کاش منم مثل الف بودم... میتونستم با چندنفر باشم :) کاش منم مثل اون بودم... کاش برمیگشتم عقب... اما خب میدونی... اینام حمایتم نمیکردن... عوضیا... خسته‌ام واقعا... احساس میکنم قربانیم و انگار هستم... نمیدونم چرا ولی ممطئنم قربانی شدم... امروز اینجا مینویسم... و تا همیشه تو قلبم میمونه که اگر یه روزی از این مملکت برم، دیگه هیچوقت برنمیگردم... هیچ‌وقت...  کاست چهارم...ادامه مطلب
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 30 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 13:26

A: همچنان دارم به سیامک عباسی گوش میکنم و جالبه خسته هم نمیشم :) اما عمیقا دلم میخواد ده بار دیگه فیلم‌های After رو ببینم.

B: امیدوارم فردا با کلی عشق و حس خوب از خواب بیدار بشم و بتونم برم دنبال زندگیم =) با کلی برنامه و بدو بدو... 

کاست چهارم...
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 20 تير 1401 ساعت: 16:27

A: آهنگ گلوله خوردن از روزبه بمانی داره تو گوشم پلی میشه و کل امروز داشتم به این فکر میکردم من چرا اینجا به دنیا اومدم؟ خسته‌ام از اینجا... از اینجا... از این مردم مسموم... حالم از این مردم مسموم به هم میخوره... دلم میخواد برم... دلم میخواد از این دنیا برم... احساس میکنم هیچ خدایی وجود نداره وگرنه چرا باید دنیای لعنتی اینجوری باشه؟ میگه ماها رو بغضمون یه شب میکشه... الان که دارم مینویسم حتی برای یک نفس اشکام بند نمیاد... صدای ما به گوش کی میرسه؟ به چی میرسه؟... به هیچجا... به هیچکس... خسته‌ام از هر چی نگاهه... از همه چیز بدم میاد جز یکی دو نفر... که قطعا روزبه بمانی، برای من یه صدای ماندگاره تو تمام لحظات سختم... تو تموم لحظاتی که این دنیای لجنزار رو برام تبدیل به یه بهشت یک وجبی کرد... همیشه تو صدای این آدم یه غمه... همون غمی که نمیشه درباره‌اش حرف زد اما اینقدر بزرگه که کاملا حس میشه... کاملا... مثل غم من... که بزرگه تو قلبمه... نمیدونم دلم برای این مردم میسوزه یا ازشون بیزار و متنفرم... فقط میدونم اگر یک حق انتخاب داشتم قطعا مرگ بدون درد بود... مرگ لحظه‌ای...B: دلم برای خندیدن از ته دل تنگ شده... فکر میکنم دارم افسرده میشم... یا دارم میمیرم کم کم... انگار آدم میفهمه... دیگه نمیتونه... نمیکشه... ولی فردا دوباره باید از خواب بیدار شم و مثل سگ بدوام تا همین حالا بتونم دوباره بشینم این پشت و بنویسم... این دومین شبیه که مینویسم... نمیدونم چندشب دیگه هستم که بنویسم... نمیدونم... فقط اینقدر دلتنگم و نمیدونم برای کجا و کی، که نفسام خیلی سنگین شده... خیلی سنگین... کاست چهارم...ادامه مطلب
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 20 تير 1401 ساعت: 16:27

و اینجا رو هم میذارم برای بعد ها.. خیلی بعد.. خیلی خیلی خیلی بعد =) کاست چهارم...
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 21:07

A: من به اندازه ی کافی وقت تلف کردم. نمیدونم این از روی صداقتمه یا همون صداقتمه! من به نهایت کشمکش، تضاد، بدبختی درونی، بدبختی بیرونی، رسیدم. عین یه نمک پاش نم گرفته بی مصرف. به نظرم دیگه بسه! یه ورق جدید باید باز کنم. برای خودم برای آیندم.. 

B: چند وقت بود نبودم. شماها بودین؟ حالتون چطوره؟ راستی... این قسمت اول ُ اگر خوندین با وضعیت خودتون بخونید. اینجوری راحت الحلقوم تره! والا :)

کاست چهارم...
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 2:17

A: چقدر شبیه من بود.. چقدر فکرش، حرف زدنش، دغدغه هاش.. شبیه من بود :) بیرون میرفت و میدید کسی نمی خنده و این اذیتش میکرد.. چقدر خوب از خودشناسی ُ زندگی حرف میزد. دلم نمیخواست تموم بشه و همینطور ببینمش.. انسان عجیبی بود.. دوست داشتنی.. مهربون.. دوسش دارم.

B: فردا تکرار دورهمی با بهرام افشاری رو ببینید که با قسمت قبل موافق باشید.

کاست چهارم...
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 2:17

A: ساعت چهار صبحه. به نیمباز فکر میکنم. به صحبت هامون.. عجیبه که اون دوران چجوری تموم شد. وقتی برات مینویسم میدونم نمیخونی.. اصلا کجا هستی که بخونی! نوروز هم اومد.. بارون میباره.. هوا سرد شده. یادمه تو همچین روزایی تموم شد همه چیز.. امیدوارم.. بهم فکر کنی :) و بتم بفهمونی که به فکرمی :)

B: حالم از یه سری چیزا به هم میخورد که الان دیگه خنثی شدم و فقط به فکر حال خوب خودمم.. این عاااالیه

کاست چهارم...
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 2:17

A : عحیبه. اون روز یه نفر داشت تو دانشگاه خودشو از گریه و زجه می کشت. باهاش یکم حرف زدیم که آروم بشه. گفتم بیخیال بابا استادا همشون همینجورین.. یکم اذیت میکنن(درحالیکه واقعا استادای ما عشقن! :) ) گفت کاست چهارم...ادامه مطلب
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 17:32

و هیچکس نپرسید چرا؟مثل هزاربار دیگه.. که هیچکس نپرسید چرا؟.. ماها نسبت به هم بدهکارای طلبکاریم.. یا طلبکارای بدهکار.. آره دومی بهتره.. من اول از تو طلبکارم که چرا از من نپرسیدی چراو بعد بهت بدهکار میش کاست چهارم...ادامه مطلب
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 17:32

A: پیراهن بلند ُ سبز کله غازیمو برمیدارم.. یکم پارچه ی مخملیشو به بینیم میکشم و میخندم. چشمامو میبندم ُ چهرتو وقتی قراره اونو تو تنم ببینی تصور میکنم. اینکه قراره چجوری بپرم تو بغلت؟ کجا و با چه ژستی کاست چهارم...ادامه مطلب
ما را در سایت کاست چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thetapes بازدید : 114 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 17:32